کتاب بسیار ارزشمند جناب آقای دکتر خاکی (+) را مدتی است مطالعه میکنم: مدیریت اخلاق حرفهای در سازمان به شیوه جوانمردان. کتاب به همت نشر فوژان، در پاییزی که گذشت، روانه بازار شد. اثری نوآورانه و متفاوت که رخدادی مهم در عرصه و عرضه آثار مدیریت کشور است.
کتاب از چهار بخش تشکیل شده است: بسترهای ظهور اخلاق در جهان جدید، مبانی و مفاهیم فلسفی اخلاق، توجه به اخلاق در سازمان و مدیریت، جوانمردی و شاخصهای سازمانی آن. طبعاً هر بخش زیرمجموعه های خاص خود را دارد که در کل شامل چهل زیرمجموعه یا فصل میشود.
سه چهره ماندگار کشور آقایان دکتر الوانی، بهادرینژاد و کزازی بر آن مقدمه نوشتهاند. دکتر الوانی بر بازگشت به اخلاق فضیلتگرا تأکید و آرزوی دیدن روزی را کردهاند که اخلاق جوانمردانه بر سازمانهای کشور پرتو افکند و مدیران ما به ارزشهای کهن فتوت مدارانه بازگردند. دکتر کزازی آیین نان و نمک را به عنوان یکی از رفتارها و هنجارهای پهلوانی مورد توجه قرار دادهاند و در فرجام سخن این بیت حافظ را آوردهاند که:
ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک حق نگه دار که من میروم، الله معک
و دکتر بهادرینژاد نیز سخن را زیر عنوان درس اخلاق در دانشگاه زندگی، این گونه آغاز کردهاند: ما در ایران مشکل و مسأله اقتصادی، صنعتی، کشاورزی و ... نداریم. تنها چالش عمده ما در ایران، مسأله اخلاقی و فرهنگی است و تا وقتی این مشکل برطرف نشود، شکوفایی در علم و فناوری، پیشرفت در صنعت و کشاورزی و ... بالاخره آسایش و رفاه مادی و آرامش خاطر امکانپذیر نخواهد بود.
نویسنده، کتاب را به گونهای تنظیم کرده که گویی روایت یک ترم تدریس اخلاق حرفهای است. هر فصل که البته متفاوت از فصلبندیهای متداول است، با یادداشت پیش از آغاز جلسه شروع میشود و غالباً رویکردی انتقادی به پیرامونمان دارد و با نهیب و تلنگر خواننده را با علامتهای سؤال متعدد در ذهن مواجه میکند. در ادامه به فراخور موضوع، نقبی به مبانی نظری زده و با سؤال و جواب، نوری زلال به بخشهای پنهان موضوع تابانده میشود. در لابلای این سینجیمها، نکات ناب و ارزشمندی توسط مؤلف مطرح میشود که در عین موجز بودن، پیامی عمیق دارد. بخش آخر هم با عنوان پایان جلسه، حسنختام لطیفی است که با نکتهسنجی نسبت به فحوای هر فصل همراه است. در یکی از آنها میخوانیم:
باران شدیدی باریدن گرفته بود، نگران ماندن در ترافیک شدم. چه شوربختی است که آمدن باران، که رازانگیزترین نماد پیوند «آسمان پاک» با «خاک ناپاک» است، در این شهر بی در و پیکر، هراسانگیز میشود. هراس فرو رفتن در مسابقه خیابانی رانندگان «ثانیهاندیشی» که کل عمرشان بر باد است...
بخش آخر، جوانمردی و شاخصهای سازمانی آن، نقطه اوج کتاب است که تئوری آن توسط نویسنده پرورش و توسعه یافته است. فصل یا زیرمجموعه چهلم، «جوانمردی سازمانی و شاخصهای آن» نام دارد که پس از مرور مبانی و تعاریف، برگه شاخصهای رفتاری جوانمردی سازمانی را ارائه کرده است. پیوست ج کتاب البته، بیست پرسش به عنوان مقیاس جوانمردی سازمانی را مطرح کرده که امکان خودسنجی را بدست میدهد.
و در آخر شعر «آخرین برگ» از مجتبی کاشانی است که وداع را رقم میزند: ... آخرین تن به خزان داده باغ، آخرین سبزِ درافتاده به مرگ، آخرین برگ منم...